کد مطلب:97302 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:146
«امامت» و رهبری در رابطه با تكامل انسان روح برنامه و مكتبی است كه استعدادهای تكامل را در آدمی شكوفا می سازد و «امامت» و رهبری در رابطه با انحطاط، روح مكتبی است كه انسان را به انحطاط و آلودگی می كشد. در اصول كافی از شخصی به نام محمد بن منصور نقل شده كه او می گوید از امام كاظم (ع) پرسیدم كه تفسیر این آیه چیست؟: «قل انما حرم ربی الفواحش ما ظهر منها و ما بطن»:[1]. امام در پاسخم فرمود: «كه قرآن ظاهری دارد و باطنی» و سخنانش را چنین ادامه داد: «تمام آنچه را كه خداوند در قرآن تحریم نموده، پلیدی آن محرمات سطحی و ظاهری است و باطن و روح آن پلیدی ها، رهبران ستمگرند و تمام آنچه را كه خداوند در این كتاب حلال نموده «و آن را خوب و مایه سعادت و تكامل انسان دانسته» حلیت و نیكی آن سطحی است و روح و باطن آن، امامان و رهبران حق اند». امام در تفسیر باطن آیه ی مذكور، ریشه ی تمام بیماریهای امت را [صفحه 59] بیان كرده و راه علاج آن را نشان داده كه روح و ریشه ی تمام بیماریهای اجتماعی و فساد و جنایاتی كه در یك امت پدید می آید رهبری امام جائر است و تا این ام الفساد در امتی وجود دارد مبارزات و تلاشهائی كه برای اصلاح جامعه انجام می شود اگر در جهت بیرون آوردن این ریشه ی فساد نباشد بی ارزش و نتیجه ی آن بسیار سطحی است. سپس امام هشدار می دهد كه ریشه كن كردن رهبری فاسد، اولین قدم، برای ساختن امت اسلامی و بنیاد جامعه ی توحیدی است و در قدم دوم، باید رهبری مكتبی كه روح و باطن یك امت ایده آل انسانی است تداوم یابد كه در غیر این صورت، انقلاب، محتوای مكتبی خود را از دست می دهد و ارتجاع بر سرنوشت انقلاب حاكم می گردد و لذا متون اسلامی تداوم رهبری مكتبی را سخت مورد توجه قرار داده اند و رهبری مكتبی امام عدل در اسلام به عنوان باطن و روح تمام اصول و فروع اسلامی مطرح شده است به گونه ای كه اگر اصل امامت و رهبری از اسلام سلب شود، تمام مسائل و عقائد اسلامی حتی توحید كه اساسی ترین اصول عقیدتی و ایدئولوژیكی اسلام است پوچ و بی مغز و بی ثمر می شود و با شرك از نظر نتیجه و محتوا تفاوتی ندارد.[2].
از نظر اسلام «امامت» هم روح و باطن تمام نیكیها و زیبائیها و هم جان تمام زشتیها و پستیها و انحطاطهای جامعه است.
صفحه 59.